- اون روز مدرسه نیمه تعطیل بود، و من و بقیه بچه ها که بی خبررفته بودیم مدرسه مجبور بودیم تا ظهر تو حیاط بشینیم. اون موقع از موبایل تو مدرسه خبری نبود و اکثر بچه ها نمیدونستن چی هست. یه رادیو داشتیم که نتایج انتخابات رو دنبال می کردیم و با هر خبرخوشحال می شدیم چون همه خبرها امیدوار کننده بودن و پیروزی خاتمی حتمی بود. با کلی خواهش و تمنا مستخدم مدرسه رو فرستادیم برامون بستنی گرفت و کلی خوش گذشت.
- خیلی دوست داشتم که اولین رای انتخاباتیمو به خاتمی بدم ولی به خاطر چند ماهی که به شانزده سالگیم مونده بود نتونستم.
- بعضی وقتها احساس خوشبختی می کنم که دوران دبیرستان و سه سال اول دانشجویی من تو زمان ریاست جمهوری خاتمی بود و حداقل ما یک زمان کوتاه آزادی تو جامعه و مطبوعات دیدیم.دلم برای سخنرانی های خاتمی تنگ شده.
- ایکاش خاتمی اون همه که به فکرمصلحت و حفظ نظام بود یه کم هم به مردمی که همه امیدشون به اون بود فکر میکرد.
Pets Newest News And Headlines From Australia And The World
-
Researchers examined fecal and urine samples and pores and skin swabs taken
from both pets and house owners to search for micro organism resistant to
com...